هرگز نگو رقیه (س) بود طفل وخردسال
بی بی دبیر اول شورای زینب (س) است...
مناجات ابتدای جلسه – سیدعلی عرفانی
زمینه– جعفر اکبرزاده – ولم نکن تربت تو کامم حسین
سنگین - جعفر اکبرزاده – ما همه پروانه شمع رخ یار شدیم
سنگین زیبا - جعفر اکبرزاده – بیا پریشون بشیم همه مجنون بشیم
شور 1 - جعفر اکبرزاده – میدونم هوامو داری - زیبا
شور2 – جعفر اکبرزاده – بزار بگم دوباره مجنونم
شور 3 - احسان صادق زاده – باورم نمیشه آقا
التماس دعا..
| این نظر توسط صدرا سریری در تاریخ 1393/08/15 و 18:51 دقیقه ارسال شده است | |||
| bah bah
|
|||
| این نظر توسط چـــــــــــــــــــــــــــادرخاکی در تاریخ 1393/08/10 و 2:36 دقیقه ارسال شده است | |||
| حرمله مي خندد زانوانش خم شد
چشم هاي پدر از شرم زمين مي نگرد دست خود برد به سمت لحد و چيد بر آن پنجه بر خاك زد و روي مزارش پاشيد مشتي از خاك به سر بعد آهي جان كاه اثر از قبر نبود نه نشاني سنگي يا كه تلي از خاك اثر از قبر نبود حال زينب ماند و مادري خاك آلود ساعتي تلخ گذشت در غروب سرخي كه حرم شعله وراز دست جسارت شده است خيمه آتش شده است دختران مي سوزند همه ي هستيشان مثل گهواره به غارت رفته چشم مجروح رباب ديد در پشت خيام در همان جا كه نشانش كرده در همان نقطه كه خاكش كرده گودي قبري هست گودي كوچكي اما خبري از کودک معصومش نيست صورت خود را چرخاندطرف طبل زنان طرف هلهله ها نيزه داراني ديد بر سر نيزه ي افراشته خونين و قطور اصغر خود را ديد كه به او مي خندد كه به او مي نگرد حرمله مي خندد |
|||
